ایرانی ها و تلگرام
پاول دوروف جوان ۳۱ ساله روسیتبار که روزی با خلق محبوبترین شبکه اجتماعی کشورش به نام VKontakte در اینترنت روسیه انقلابی به پا کرد؛ حالا با «تلگرام» آنچنان ایرانیان را آلوده خود کرده که گویی زندگی پیش از تلگرام را دیگر به خاطر نمیآورند.
آخرین آماری که این روزها در خبرها اشاره بسیاری به آن شده فعالیت ۴۵ میلیون ایرانی در تلگرام است و البته شواهد حاکی از آن است که حالا بخش عمده بستر ارتباطی ما در اختیار این کوچنشین بینالمللی است که جرقه اولیه خلق تلگرام زمانی در ذهن او زده شد که بهشدت تحت نظر مقامات روسیه بود و متوجه شد تمامی ارتباطات او تحت نظر است و ثبت میشود.
ایدهای که به شدت در ایران خریدار داشت
ایده او حتی اگر در هر جای دنیا خریداری نداشته باشد در ایران به شدت پرطرفدار است و جامعه ایرانی که حالا پیامرسانهای موبایلی را به عنوان عمدهترین کانال ارتباطی خود برگزیده است بعد از عبور از وایبر و واتساپ آنچنان به تلگرام روی آورده که به کنایه از آن به عنوان بزرگترین کوچ دستهجمعی تاریخ یاد کردند. این موضوع تا آنجا پیش رفت که وزیر ارتباطات هم این تشبیه طنز را یادآوری کرد و گفت: «بزرگترین مهاجرت تاریخ را ایرانیان رقم زدند که درعرض ۲۴ ساعت، چندین میلیون ایرانی از شبکه وایبر به شبکه تلگرام مهاجرت کردند! » حالا تقریبا نیمی از آمار کل کاربران تلگرام در دنیا متعلق به ما ایرانیها است در حالی که این تناسب در هیچ جای دنیا در رقابت تلگرام با دیگر پیامرسانها وجود ندارد و مثلا تعداد صد میلیونی کاربران تلگرام، یکدهم اپلیکیشن واتساپ است که بیش از یک میلیارد کاربر دارد.
الگویی که نباید ساده از آن گذشت
در این میان رفتار افراطی ما در انتخاب این پیامرسان موبایلی و الگویی که بر اساس آن تلگرام به عنوان یک دغدغه اصلی در جامعه مطرح شده و البته شیوه کار و فعالیت خالقان آن موضوعی است که نباید ساده از کنار آن گذشت چرا که در کنار هشدارها و انذارهایی که درباره شیوه استفاده از آن و توجه به ابعاد تاثیرگذاری آن از جنبههای جامعهشناسانه داده میشود باید دید جامعه ایرانی بعد از تلگرام چه مزیتهایی نصیبش شده است.
رقبای ضعیف داخلی
نخستین نکته اینکه همزمان با رشد خزنده پیامرسانهای موبایلی شاهد معرفی چند پیامرسان داخلی جایگزین هم بودیم که هرگز نتوانستند در میدان رقابت با تلگرام حرفی بزنند و افرادی هم که به هر دلیلی نمونه ایرانی این پیامرسانها را جایگزین تلگرام و واتساپ کرده بودند در وهله اول با ضعف سرورها روبرو شدند که قابلیتهای متنوع و وسوسهانگیز این پیامرسانها را بیفایده میگذاشت. آنچنان که وزیر ارتباطات اذعان کرده بود: شبکه پیامرسان بیسفون تا زمانی که زیر یکمیلیون کاربر داشت، دیتا و صوت آن برای مکالمه به کار میآمد، اما زمانی که تعداد کاربران آن افزایش یافت، مشکلات فنی به آن اضافه شد. این در حالی است تلگرام برخلاف بقیه نرمافزارهای پیامرسان به جای استفاده از یک مرکز قدرتمند، از شبکه گسترده سرورها در چند حوزه مختلف استفاده میکند و سرعت بالای انتقال اطلاعات در آن تجربهای است که برای ما جزو نخستینها به شمار میرود.
الگویی برای کارآفرینی
گرچه بیش از هر چیز جریان آزاد اطلاعات در تلگرام خودنمایی میکند و وسوسه پیوستن به آن را در کاربران ایرانی تحریک کرده اما الگوی کارآفرینی نکته دیگری است که باید به آن توجه داشت. دوروف میگوید: “من خودم را یک کارآفرین بخش فناوری میدانم نه سیاستمدار یا فیلسوف. من از اینکه ببینم ارزشهای طرفدار آزادی گسترش مییابد، خوشحال میشوم اما این ماموریت من نیست”.
اختلال در تلگرام، این روزها ذهن بسیاری را درگیر خود کرده گرچه پاسخ به این سوال که آیا خاموشی تلگرام تاثیر جدی در فضای کسب و کار دارد قطعا منفی است اما یکی از کارکردهای تلگرام در ایران امکان معرفی کسب و کارهای بزرگ و کوچک و بازاریابی در فضایی با هزینه و امکانات برابر است. بازاریابی کسب و کارهای خانگی در این میان رونق گرفت و فضایی رایگان و متنوع و در عین حال پر مخاطب بسته به میزان خلاقیت افراد در اختیار این نوع کسب و کارها قرار گرفت تا خود را عرضه کنند. فضایی که پیش از آن در اینستاگرام کمابیش تجربه شده بود و حالا در تلگرام رونق بیشتری میگرفت.
شگفتیهایی که در آمار آفریدیم
آمارهای رسمی سرور مرکزی تلگرام نشان میدهد براساس تعداد مراجعات به سرورهای تلگرام، بیش از ۴۵.٨ درصد از ترافیک کاربران تلگرام، روی سرور اصلی تلگرام، ایرانیاند. از طرف دیگر آمارهای سرور telegram.me که مربوط به ترافیک کانالهای تلگرام است و از ژوئن سال گذشته فعال شده است، نشان میدهد که کاربران ایرانی ٨١ درصد از ترافیک کانالها را در اختیار دارند.
حالا به این آمار شیوه برخورد با پدیده تلگرام در میان کاربران این پیامرسان و رسانهها را باید اضافه کرد؛ واکنشی که فارغ از گرایش سیاسی رسانه اغلب به هم شبیه است و وجود کوچکترین اختلالی کافی است تا توجه و پیگیری آنها را به شدت به خود معطوف کند. چنانکه در هفته پایانی فروردین ماه اختلال گاه و بیگاه این پیامرسان موجی از اخبار و پیگیری و تحلیل را به دنبال داشت.
اما فارغ از دلایل منفی که در خصوص رتبه نخست تلگرام در شکلگیری جرایم مجازی در کشور، اتلاف وقت کاربران، انتشار گسترده اخبار دروغ و شایعات، دور شدن اعضای خانوادهها از یکدیگر یا عامل برخی طلاقها و … که برخی از آنها محل ابهام و پرسش است، به راستی تلگرام چه فوایدی برای ایرانیها داشته و دارد؟
مزیتهایی که باید دیده شوند
برای تلگرام هم مانند تمام مظاهر تکنولوژی از عنوان تیغ دولبه استفاده شده است؛ نوعی از شتابزدگی در پناه بردن به آن در کنار موجی از نگرانیها که هر کدام در جای خود جای تامل دارد. اما برای این پیامرسان مزایا و جنبههای مثبتی هم دیده شده است؛ علاوه بر انقلاب ارتباطی و امکان برابر تبلیغ و بازاریابی، از جنبههای فرهنگ و جامعهشناسی هم مزیتهای نسبی این فراگیری مغفول نمانده و کارشناسان و فعالان این حوزه به آن اذعان کردهاند. در این میان دکتر نعمتالله فاضلی، جامعهشناس معتقد است مردم ایران اکنون با تلگرام فرصتی پیدا کردهاند که گپ و گفتهای خود را مکتوب و مستند کنند و تاریخ و سنت خود را به چالش بکشند و بلکه بازتولید کنند.
تحول در الگوی ارتباطی و همگانی شدن کاربرد سواد در جامعه، تجربه شکل جدیدی از انسجام و با هم بودن اجتماعی که هیچ قدرتی به آن مرکزیت نمیدهد، انباشت سرمایههای اجتماعی و امکان تبدیل و انتقال سرمایهها به همدیگر، بازاندیشی اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه، جهانیشدن جامعه و الگوی ارتباطی، بازتولید گذشته در چارچوب زمان حال و آینده و بازتولید تجدد ایرانی از دیگر کارکردهای مثبتی است که این استاد مردمشناسی برای فراگیر شدن تلگرام قائل است و از آن به عنوان تلگرامیشدن فرهنگ یاد میکند.
فاضلی بر همین اساس تاکید دارد که تلگرام و شبکههای موبایلی ضرورت اجتنابناپذیر جامعه امروز جهانی است و هیچ راهی برای مبارزه به معنای انکار آن وجود ندارد. مدیریت آن نیز باید در یک چارچوب دیگر غیر از انکار یا قطعکردن و یا چیزهایی از این قبیل باشد.
ورود شتابزده
در این میان نکتهای که جامعهشناسان آن را انکار نمیکنند ورود شتابزده و غیر معمول ایرانیها به این پیامرسان است. دکتر محمدسعید ذکایی، جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی میگوید: گرایش به چنین شبکههایی،یک فرایند جهانی است و اتفاقی است که در کشورهای دیگر آسیایی اروپایی هم رخ داده است. این روند، یک بخشی از جهانیشدن است و تکنولوژی جاذبههای خودش را دارد که نمیتوان آن را انکار کرد. این جذابیت و کارایی امروزه هم جوانان و هم کودکان و میانسالان را به خود مشغول کرده است. بنابراین در حال صحبت از یک فرهنگ جهانی رسانه و شبکههای اجتماعی هستیم که فضای مثبت و منفی را ایجاد کرده است. به نظر میرسد نگرانکننده این است که ایرانیها شتاب زیادی در استفاده از اینگونه تکنولوژیها نشان دادهاند و در مواردی دیده میشود نوع استفاده از این ابزارها با آنچه در جهان به صورت متعارف اتفاق میافتد فاصله دارد چراکه ما فرهنگ استفاده از این فضاها را به مردم آموزش ندادهایم.
حالا این شتابزدگی در تمامی کنشها و واکنشهای ما نسبت به این پدیده خاص ارتباطی هم مشهود است تا آنجا که هر گونه اختلال و کندی در این پیامرسان را با هیجان پیگیری کنیم بیآنکه یک لحظه با خود فکر کنیم چرا و آیا نبود چنین ابزاری واقعا زندگی عادی ما را مختل میکند؟ آیا توقف این پیامرسان زیانهای اقتصادی و اجتماعی گسترده برای کشور ایجاد میکند و آیا وقت آن نرسیده اصولا این پیامرسان و تاثیرات مثبتش در زندگیمان را مورد پرسشهای جدی قرار دهیم؟ آیا به طور خاص در حوزه ICT موضوعی مهمتر از تلگرام نیست که واکنش سریع رسانهها و پاسخگویی بیمعطلی مسوولان را در پی داشته باشد؟ باید دید با نگاهی به مزیتهای نسبی این پدیده ارتباطی آیا میتوانیم الگوی این فراگیری را کشف و تکرار کنیم؟
منبع:عصر ارتباط