کلید تدبیر در قفل اینترنت کشور
عباس میرزای قاجار پس از شکست ایران در برابر قوای روس باوجود رشادتهای فراوان مردم، فتوای جهاد علما و تلاشهای بیوقفه خودش و سرداران سپاه ایران، شکست خورد و درنتیجه با یک سوال مهم در برابر خودش رو به رو شد؛ تمدن غرب چه دارد که ایران ندارد و از آن شکست میخورد؟ پاسخ یک کلمه بود علم نوین.
بعد از این ماجرا با هدف کسب علم نوین و به همت عباس میرزا اعزام دانشجو به غرب آغاز شد؛ در دوره ناصرالدین شاه هم با تاسیس دارالفنون به همت امیرکبیر کسب دانش نوین در ایران پا گرفت.
از همان زمانها روشنفکران ایرانی همواره با یک سوال جدی مواجه بودهاند؛ برای ورود علم نوین به ایران چه باید کرد؟ برخی میگفتند ایران باید دانشجویان بیشتری به غرب بفرستد که البته از آنجایی که بسیاری از این دانشجویان پس از اتمام تحصیل در غرب میماندند و جذب ممالک غربی میشدند چندان مفید فایده نبود.
برخی دیگر از روشنفکران اما معتقد بودند که ایجاد مدارس جدید باید دنبال شود و رشدیه با تاسیس مدارس در این زمینه پیشرو بود اندکی بعد هم دارالفنون تاسیس شد و پای اساتید غربی به ایران باز شد بعد از روی کار آمدن پهلوی اول هم که دانشگاه تهران شکل گرفت و زیرساختهای علمی کشور اندک اندک نهادینه شد.
خلاصه که از زمانی که ایران با مدرنیته مواجه شده همواره هم روشنفکران و هم مردم به دنبال پیشرفت و توسعه و نجات خود از عقبماندگی بودهاند. عقبماندگی که باعث شده ملل پیشرفتهای همچون روسیه و آمریکا و انگلیس به آنها زور بگویند و حتی گاه به خاکشان تجاوز کنند.
بعد از جنگ جهانی دوم بسیاری از نظریهپردازان غربی رسانهها را عامل توسعهبخش در جهان معرفی کردند. از جمله هربرت مارشال مکلوهان، محقق و استاد دانشگاه کانادایی علم ارتباطات این نظر را مطرح کرده که این شکل فیزیکی رسانهها هستند که عامل تحول بشرند نه محتوایی که به مخاطبان منتقل میکنند؛ نظریهای که به جبرگرایی رسانهای معروف است و هنوز هم طرفدارانی پروپاقرص دارد. لذا طبیعی است که بر اساس این تعریف باید شکلهای جدید رسانهها یعنی جدیدترین آنها را برای پیشرفت به هر مملکتی وارد کرد.
محقق دیگر علم ارتباطات دانیل لرنر آمریکایی هم بعد از تحقیقاتی که در چند کشور خاورمیانهای از جمله ایران انجام داد رسانههای جمعی را به عنوان یکی از عوامل اثرگذار اصلی در توسعه این کشورها قلمداد کرد که برای توسعه باید به آن توجه ویژهای داشته باشند.
به مرور در اواسط دهه 1990میلادی بعد از سخنرانی آلبرتگور، معاون رییسجمهوری آمریکا در دره سیلیکون که امروز مرکز فناوری آمریکاست در خصوص اینکه جامعه بعدی باید آیتیمحور باشد وآمریکا هم در این زمینه پیشرو باشد پیشرفت آیتی در آمریکا و به تبع آن در جهان مورد توجه قرار گرفت. با پیشرفت آیتی در سطح جهانی و متولد شدن و همهگیر شدن اینترنت، دنیا به این محیط مجازی توجه ویژه نشان داد به گونهای که در دو دهه تقریبا تمام اطلاعات کشورهای صنعتی و پیشرفته روی محیط اینترنت بارگذاری شد.
بسیاری از دانشمندان در دوره کنونی اینترنت را به عنوان عامل پیشرفت علم معرفی کردهاند و حتی نتیجه یک تحقیق علمی مشخص کرده که اینترنت توانسته تنها طی دو سال و نیم اول فعالیتش علم انسان را نسبت به قبل دو برابر کند.
به مرور کشورهای کمتر توسعهیافته با درک نقش اینترنت در تولید علم، ایجاد دولت الکترونیکی و دیگر فواید این فناوری گامهایی برای توسعه اینترنت برداشتند و حتی کشوری مثل کره جنوبی که 40سال قبل عقبمانده تلقی میشد توانست در برخی شاخصها مثل سرعت اینترنت در کشورش از آمریکا هم پیشی بگیرد.
در ایران اما اوضاع به خوبی کرهجنوبی پیش نرفت تا شرایطی رقم بخورد که کندی و گرانی به عنوان دو مشکل جداییناپذیر به گردن اینترنت ایران بچسبند و اینترنت این کودک نوپای جریان اطلاعات در کشور را از دو سو خفه کنند.
معمای 10ساله نرخ پهنای باند
مطابق قانون خرید پهنای باند از کشورهای خارجی و ورود آن به ایران در انحصار شرکت دولتی ارتباطات زیرساخت است که زیرمجموعه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به شمار میرود. این شرکت مدعی است که اینترنت را براساس چیزی که حاکمیت بر عهده آن گذاشته خریداری میکند. ظاهرا خرید آن هم به این صورت است که از بین پیشنهادهایی که شرکتهای خارجی ارایه میدهند، شرکت زیر ساخت کمترین قیمت لب مرز را میخرد و اینترنت را از لب مرز از طریق کابل به داخل کشور منتقل میکند. حالا ممکن است اینترنت مورد نیاز کشور از ترکیه خریداری شود یا از کشورهای اروپایی یا امریکایی، ولی بالاخره باید روی بستر فیبر تا لب مرز ایران هدایت شود، لب مرز شرکت ارتباطات زیرساخت این ارتباط را دریافت میکند و روی ارزانترین پیشنهاد توافق میکند.
شرکتهای PAPمدعی هستند که نرخی که زیرساخت بابت پهنای باند از آنان میگیرد بسیار بیشتر از نرخ واقعی پهنای باند است و همین امر هم باعث افزایش نرخ اینترنت میشود. PAPها این پیشنهاد را مطرح میکنند که اگر به آنها هم اجازه وارد کردن پهنای باند داده شود آنها انحصار زیرساخت را میشکنند و در نتیجه قیمتها را پایین خواهند آورد مسوولان امر اما با دغدغههای بعضا امنیتی مخالف وارد کردن پهنای باند توسط شرکتهای خصوصی هستند. هر چند که در نهایت ظاهرا دو شرکت خصوصی نیز از جمله تامینکنندگان پهنای باند بینالملل زیرساخت بوده و پهنای باند خریداری شده را به این شرکت دولتی در بیرون مرزهای کشور میفروشند.
اما شرکتهای PAPدر حالی مدعیاند که بالا بودن قیمت پهنای باند یکی از عوامل گرانی قیمت اینترنت برای آنها است که تجربه سالهای قبل خلاف این امر را ثابت کرده است.
در دور اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، محمد سلیمانی وزیر ارتباطات وقت ابتدا در سال 84 و سپس در سال86 در دو نوبت، یکبار قیمت اینترنت را 50درصد و بار دیگر 30درصد کاهش داد اما باز هم بسیاری از شرکتهای اینترنتی حاضر نشدند که متناسب با این کاهش، قیمت اینترنتی را که به مشترکان خود ارایه میدهند پایین بیاورند.
به هر حال 10 سال قبل و در جریان مجادله کاهش قیمت اینترنت مسعود ریاضیات رییس انجمن شرکتهای اینترنتی اعلام کرد قیمت پهنای باند نهایتا 20 درصد قیمت تمامشده اینترنت را شامل شده و شرکتهای اینترنتی هزینههای پرسنلی و جاری دیگری نیز دارند. لذا اگر قیمت پهنای باند 50 درصد کاهش یابد نباید بیش از 10 درصد انتظار کاهش بهای تمام شده برای مصرفکننده را داشت.
در نهایت نیز دولت وقت در سیاست کاهش نرخ پهنای باند تجدید نظر کرد و قیمتها به حالت سابق بازگشت.
با این وجود همچنان بسیاری از صاحبنظران معتقدند که اگر پهنای باند اینترنت از انحصار شرکت ارتباطات زیر ساخت خارج شود و به papها هم اجازه داده شود که اینترنت خود را از خارج گرفته و وارد کشور کنند بازار رقابتی ایجاد شده و در نتیجه این شرکتها هم در رقابتی تنگاتنگ با یکدیگر قیمت را پایین آورده و میشکنند. موضوعی که تاکنون به دلیل مخالفت مسوولان امر محقق نشده است.
دعوای 10ساله مخابرات و PAPها
اما این فقط پهنای باند نیست که باعث افزایش قیمت اینترنت ایران شده است و ماجرای سیمهای مسی که در انحصار طبیعی مخابرات هستند نیز داستانی برای خود دارد.
در حال حاضر 12 شرکت خصوصی مجوز ارایه خدمات اینترنت روی کابل مسی را دارند که یکی از آنها شرکت مخابرات ایران است. آنطور که PAPها مدعی هستند نیمی از این بازار در اختیار شرکت مخابرات ایران است و بقیه PAPها در مجموع تنها نیمی از بازار اینترنت پرسرعت در بستر کابل مسی را در اختیار دارند.
از طرفی دیگر از نظر PAPها چون آنها خود مصرفکننده امکانات مخابراتی (کابل مسی و فضا در مراکز مخابراتی) هستند که به صورت انحصاری در اختیار شرکت مخابرات ایران است میبایست 40 درصد از درآمد خود را دوباره به شرکت رقیب یعنی مخابرات پرداخت کنند.
مخابرات اما در دفاع از خود مدعی است که اولا این شرکت دارد اینترنت را در مناطق دور افتاده که ارایه سرویس به لحاظ اقتصادی در آنها به صرفه نیست و PAPها تمایلی برای ارایه سرویس ندارند ارایه میدهد و ثانیا حفظ و نگهداری کابلهای مسی مخابرات برایش هزینهبر است.
از این موارد که بگذریم قیمتگذاری در خصوص هزینه استفاده کابلهای مسی که PAPها باید بپردازند به عهده رگولاتوری است و از این بابت نمیتوان مخابرات را مقصر دانست.
ماجرای قدیمی کمفروشی اینترنت
دلیل دیگری که بسیاری از صاحبنظران از جمله واعظی وزیر ارتباطات برای علت کندی اینترنت میآورد اما کم فروشی اینترنت توسط شرکتهای ارایهکننده اینترنت است. شرکتهای خصوصی طبق قانون میبایست پهنای باندی را که ارایه میدهند بین حداکثر 8 کاربر خود به اشتراک بگذارند اما در بسیاری از موارد این محدودیت به درستی رعایت نمیشود. مشکلی که تا کنون راهکار مشخصی نیز برای آن ارایه نشده است. در همین رابطه واعظی وزیر ارتباطات میگوید: ” برخلاف اغلب کشورهای دنیا پهنای باند در کشور ما گاه بین ۲۵ نفر هم به اشتراک گذاشته میشود.”
البته باتوجه به وقوف کامل مسوولان وزارت ارتباطات به این امر از ایشان انتظار میرود که با کمفروشی اینترنت برخورد جدیتر شده و راهکاری قطعی برای مقابله با این پدیده شوم اندیشیده شود.
عدم ایفای نقش قاطع از سوی رگولاتوری
اما اگر از حق نگذریم مسوولیت اصلی بازار آشفته وضعیت قیمت اینرنت در ایران بیش از هر نهادی به عهده سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی (رگولاتوری) است. بر این اساس رگولاتوری به موجب وظایفه قانونی و داوری خود میبایست مانع شکلگیری چنین کلاف سردرگمی میشد؛ کلافی که گویا امروز دیگر کسی یارای گشودن آن را ندارد.
برای مثال رگولاتوری میتواند با تعدیل نرخ هزینه سیمهای مسی، شفاف سازی نرخ تمام شده اینترنت برای زیرساخت و تعدیل آن و از همه مهمتر با ایجاد نظارت دقیق بر شرکتهای ارایه دهنده خدمات اینترنتی و اخذ جرایم سنگین از متخلفان، به وضعیت آشفته اینترنت کشور سروسامان دهد و قیمتها را لااقل تا حدودی تعدیل کند. اقدامی که تا کنون به انجام نرسانده و به نظر هم نمیرسد برنامه مشخصی برای به انجام رساندن این کار وجود داشته باشد.
پیشرفت علم و فناوری معطل حل گرانی و کندی اینترنت
اینترنت ایران به هر روی کند و گران به کاربران ارایه میشود و همین باعث شده که این فناوری رشد سریعی در کشور نداشته باشد. بیشک در دنیایی که اینترنت در آن از عوامل اصلی پیشرفت علم و فناوری قلمداد میشود؛ در دنیایی که در همه زمینهها از مبارزه با فقر گرفته تا بهداشت و پیشرفت نظامی و توسعه کشور، آیتی حرف اول را میزند کندی، گرانی و رکود اینترنت مانع بزرگی بر سر راه توسعه ایران است.
راه توسعهای که امثال عباس میرزا با اعزام دانشجو به خارج کشور، رشدیه با تاسیس اولین مدرسه جدید و امیرکبیر با تاسیس دارلفنون ورود به آن را برای ما ممکن کردند.
در طول تاریخ ایران نوین ایرانیان بسیاری همچون امیرکبیرها و عباس میرزاها با اهدای جان و خون خود میهنشان را به سمت پیشرفت و تعالی پیش بردهاند. امروز اما چشم امید تمام ایرانیان به اینترنت کشور است اینترنتی که کند است؛ اینترنتی که گران است؛ اینترنتی که مانع پیشرفت و رونق اقتصادی ایران و ایرانی شده است. اینترنتی که امروز و پس از عبور از گردنه تحریمها، بیش از هر قفل دیگری نیازمند کلید تدبیر و امید مسوولان اجرایی کشور است.
منبع:عصرارتباط