افسردگی شبکه های اجتماعی
در دنیای امروزی که شبکههای اجتماعی آخرین اخبار و اطلاعات را منتشر میکنند، ما را در جریان آگهیهای کاریابی یا اخراج کارمندان در شرکتهای بزرگ قرار میدهند، گزارشهای مربوط به مرگ و زندگی را در اختیارمان میگذارند و بهجز برقراری ارتباط با دیگران هر نیازی اطلاعاتی که داشته باشیم را پاسخ میگویند، دور از ذهن بهنظر نمیرسد که روز به روز بر محبوبیت این پلتفرمها افزوده شود. سایتهایی از جمله فیسبوک به مشترکان خود کمک میکنند با دوستان و اعضای خانواده در هر نقطه از کره خاکی که قرار گرفتهاند ارتباط داشته باشید و همین قابلیتها باعث میشود تا در جریان حضور در شبکههای اجتماعی، احساسات مثبت و منفی ما نیز برانگیخته شود.
کاربران به هنگام حضور در شبکههای اجتماعی بهصورت ناخودآگاه خود را با دوستانشان مقایسه میکنند یا از اینکه کسی درخواست دوستی آنها را در شبکه اجتماعی نمیپذیرد ناراحت میشوند و البته تمام این اتفاقات ساده باعث میشود تا احساسات ما با فضای مجازی بیشتر گره بخورد. به همین دلیل است که برخی از کاربران امروزی به نوعی اختلال موسوم به «افسردگی شبکههای اجتماعی» مبتلا شدهاند تا بیماری آنها در ارتباط با نحوه استفاده از این پلتفرمها توصیف شود.
افسردگی مجازی
افسردگی شبکههای اجتماعی اصطلاحی است که این روزها در جوامع غربی مورد استفاده قرار میگیرد و البته پزشکان هنوز موفق نشدهاند که یک تعریف دقیق برای آن ارایه دهند و معیارهایی را بهکار گیرند تا مشخص شود این نوع افسردگی چه زمان و با چه شدت و ضعفی در کاربران ایجاد میشود. مرجع رسمی روانپزشکان و کارشناسان حوزه سلامت روانی در آمریکا نیز توضیح داده که راهنمای تشخیص دقیق این بیماری هنوز به دست نیامده است و البته برخی مطالعات و آمارها این اختلالات روانی را تایید میکند.
اگرچه افسردگی شبکههای اجتماعی هنوز مشروعیت علمی ندارد، اما تفاوت رفتارهای اجتماعی در افرادی که بهصورت دایم خود را درگیر فیسبوک، تويیتر، MySpace، LinkedIn و … کردهاند به وضوح دیده میشود. برخی محققان در بررسیهای جدید خود به این نتیجه رسیدهاند که بین افسردگی و میزان استفاده از اینترنت رابطه مستقیم وجود دارد و البته در مطالعات دیگر آمارهای متفاوت بهدست آمده است. کارشناسان هنوز بهدرستی متوجه نشدهاند که شبکههای اجتماعی چگونه باعث بروز افسردگی میشوند و چه نکاتی در سایتهایی از این دست وجود دارد که افرادی با زمینههای افسردگی را بیشتر تهدید میکند.
با همه این توضیحات، کارشناسان حوزه بهداشت و سلامت روانی با اطمینان کامل به این نتیجه رسیدهاند که کودکان و نوجوانان بیش از دیگر اقشار جامعه از شبکههای اجتماعی و رسانهای تاثیر میپذیرند و این در حالی بوده است که افسردگی مذکور در زنان بیشتر از مردان دیده میشود.
در بخش دیگر باید به این مساله اعتراف کرد که شبکههای اجتماعی مزایای فراوانی را هم به همراه میآورند. به عنوان مثال، فیسبوک بهعنوان محبوبترین شبکه اجتماعی بین جوانان باعث افزایش سرمایه اجتماعی این افراد شده است که نتیجه آن را میتوان در ارتقاي اعتماد بهنفس و میزان رضایت از زندگی مشاهده کرد. افراد در گروههای سنی مسنتر نیز توانستهاند به میزان زیاد مزایای شبکههای اجتماعی را در اختیار بگیرند.
حضور بیش از حد مجاز
آیا فکر میکنید شما هم بیش از اندازه درگیر شبکههای اجتماعی شدهاید و شبانهروزتان با این سایتها سپری میشود؟ در نخستین گام باید این سوال را از خود بپرسید که چرا از یک شبکه اجتماعی استفاده میکنید و حضور در آن تا چه اندازه حس مثبت به شما انتقال میدهد. اینکه شما بررسی صفحه شخصی خود در فیسبوک را به تلفنی که در حال زنگ خوردن است ترجیح دهید، لایک شدنتان در فیسبوک برایتان اهمیت داشته باشد، میزان تويیت شدن مطلبی که روی تويیتر قرار داده باشید ذهن شما را به خود درگیر کند یا تعداد کسانی که در تويیتر صفحه شما را دنبال میکنند به یک مساله مهم تبدیل شود، میتواند نشان از ورود به فرایند درگیریهای ذهنی و افسردگیهای ناشی از حضور در شبکههای اجتماعی باشد.
این مثالهای کوچک نشان میدهند که شبکه اجتماعی تا چه اندازه میتواند بر اخلاق و حالات روحی شما تاثیر بگذارد. حتی در برخی بررسیها مشخص شده است که این قبیل پلتفرمها میتوانند به نحوه زندگی مبتلایان بر افسردگی هم تاثیر بگذارند و زمینههای بیماری را در آنها تشدید کنند.
این مساله در مطالعات علمی به اثبات رسیده است که اعتماد بهنفس پایین، افکار منفی، اضطرابهای اجتماعی و تقویت زمینههای افسردگی با حضور بیش از اندازه در شبکههای اجتماعی گسترش میيابد و کاربر را بیش از پیش درگیر میکند. مخفی کردن احساسات و شاد نشان دادن پشت دیوار شیشهای رایانه از جمله اتفاقاتی است که کاربران بهدنبال حضور در شبکههای اجتماعی انجام میدهند و همین اتفاق باعث میشود تا آنها بیشتر درگیر اختلالات روانی بشوند.
پزشکان توصیه میکنند برای آنکه از این اختلالات و مشکلات روانی در امان باشیم بهتر است برای حضور در شبکههای اجتماعی مانند دیگر اتفاقات زندگی، تعادل را رعایت کنیم. اینکه تحقیقات و بررسیها نشان داده است حضور بیش از اندازه در صفحه شخصی و بررسی اخبار و اتفاقات تکراری در این فضا نتایج خوشایندی ندارد میتواند برای ما زنگ خطر باشد. محققان میگویند که هر یک کاربر زمان بیشتری را به حضور در شبکههای اجتماعی اختصاص میدهد، بیشتر خود را در معرض اضطراب و احساس تنهایی قرار میدهد. این مساله تاکنون بهصورت علمی تایید شده است که اعتیاد کاربران به شبکههای اجتماعی میتواند روی ویژگیهای شخصیتی او تاثیر بگذارد و به همین دليل است که روانشناسان میگویند شبکههای اجتماعی بیش از آنچه تصور میشود روی بخش روانی افراد تاثیر میگذارند.
برای دوری از آنچه با عنوان «افسردگی شبکه اجتماعی» یاد میشود، کارشناسان به همه علاقهمندان به این فضاها پیشنهاد میدهند که بهصورت کلی خود را با کسانی که در شبکههای اجتماعی حضور ندارند، مقایسه کنند. همچنین توجه داشته باشید که سیستمهای ارتباطی آنلاین هرگز نمیتوانند مزایای ارتباط چهره به چهره را شامل شوند و به همین دليل است که یکی از دلایل حضور بیش از اندازه در شبکههای اجتماعی کاهش اعتماد بهنفس شناخته میشود. با این قیاس ساده بهخوبی متوجه میشوید که ميان ارتباطات مبتنی بر شبکههای اجتماعی و یک ارتباط حضوری یا تلفنی چه تفاوتهایی وجود دارد و نوع دیگر روشهای ارتباطی تا چه اندازه میتواند برای شما مفید واقع شود.
تهدید سلامت روانی
دکتر کری لاگر، مدیر انجمن روانشناسی کودک در آمریکا میگوید: «اگر از این ابزار در حالت تعادل استفاده شود، شبکه اجتماعی میتواند وسیله کارآمد برای برقراری ارتباط میان جوانان باشد. با این وجود با اطمینان کامل میگویم که حضور بیش از حد در اینترنت و استفاده نامناسب از شبکههای اجتماعی میتواند یک تهدید جدی برای سلامت روانی محسوب شود و آثار روانی منفی برجا بگذارد». او در بررسیهای جدیدی که مرکز CASA Columbia انجام داده، حضور داشته و به این نتیجه رسیده که بیش از 70 درصد جوانان 12 تا 17 سال بهطور معمول بخشی از هر روز خود را به حضور در شبکههای اجتماعی اختصاص میدهند و برای این افراد حضور در شبکه اجتماعی نسبت به غذا خوردن، رانندگی کردن، مهمانی رفتن، استعمال دخانیات و … لذت بیشتری داشته است. این بررسی همچنین نشان داده است نوجوانان زیر 12 سال که بهصورت مستمر در شبکههای اجتماعی حضور دارند نسبت به همسالان خود که در این فضا صفحه اختصاصی در اختیار نگرفتهاند بیشتر با انواع مواد مخدر و نوشیدنیهای الکلی آشنا میشوند که تمام این اتفاقات میتواند زمینه اختلالات روانی را برای آنها به همراه بیاورد.
دکتر چارلز سوفی، مدیر خدمات روانی در سازمان رفاه عمومی لسآنجلس نیز در ادامه این توضیحات میگوید، اهمیت تاثیرات شبکههای اجتماعی بر بهداشت و سلامت روان بیشتر از اهمیت ژنتیک بررسی میشود و در مطالعات علمی مشخص شده است که شبکههای اجتماعی بیش از هر عامل دیگر میتوانند روی مشترکان خود اثرگذار باشند.
اگرچه تعداد معتادان به شبکههای اجتماعی بسیار اندک است و مراکز ارایه خدمات روانی هنوز این مساله را جدی نگرفتهاند، اما کارشناسان با بررسیهای جدید این مساله را هشدار دادهاند که خطر افسردگی شبکه اجتماعی در کمین است و این اتفاق میتواند تهدیدي جدی برای همه کاربران محسوب شود.
چرخه ابتلا به این بیماری زمانی آغاز میشود که کاربر زمان زیادی از شبانهروز را به حضور در شبکه اجتماعی اختصاص میدهد، دیگر فعالیتهای خود را به مرور زمان کنار میگذارد؛ اتفاقاتی از جمله فعالیت بدنی و ملاقات با دوستان کمتر در او دیده میشود و کمکم زمینه برای گسترش افسردگی فراهم میآید. در حقیقت مشخص شده است که افزایش میزان حضور در شبکههای اجتماعی با کاهش حضور در محافظ اجتماعی و احساس تنهایی رابطه مستقیم دارد. دکتر استفانی میهالاس، مدیر مرکز روانشناسی در دانشگاه UCLA با انجام آخرین مطالعه خود اعلام کرده است که اگر موارد زیر در یک فرد دیده شود، میتواند گفت که او در آستانه ابتلا به افسردگی شبکههای اجتماعی بهسر میبرد:
– شخص ترجیح میدهد زمان بیشتری در خانه حضور داشته باشد و تمایلی به تعاملات اجتماعی و ملاقاتهای حضوری ندارد.
– فرد قربانی افکار خود میشود و بین او و دنیای بیرون از او هماهنگی کمتری وجود دارد.
– تمایل بیشتری برای گفتوگوهای اینترنتی با افرادی که تفکر منفی دارند ایجاد میشود و حضور افراد مثبتتر با سبک زندگی سالم و مسیر هدفمند در اطراف او کمرنگ میشود.
دکتر میهالاس اعتقاد دارد که این نشانهها بسیار خطرناک است و اگر در شخصی دیده شود، باید هرچه سریعتر او را به پزشک روانشناس نشان داد و مراحل درمانی را آغاز کرد. برای بسیاری از مردم شبکههای اجتماعی به عضو جدانشدنی زندگی تبدیل شده و با این حساب قرار نیست رابطه کاربر با این فضا بهطور کامل قطع شود تا جلوی بروز اختلالاتی از جمله افسردگی گرفته شود. اما افرادی که سابقه ابتلا به افسردگی یا اضطراب را دارند، اگه بهدنبال حضور در این فضاها بیماری خود را رو به افزایش میبینند بهتر است هرچه سریعتر پزشک خود را در جریان قرار دهند و به این مساله توجه داشته باشند که شبکه اجتماعی به خودی خود میتواند زمینهساز بروز اختلالات روانی باشد و پس از گذشت مدتی مسیر زندگی آنها را از آنچه تاکنون برای خود تعریف کرده بودند، خارج کند.
منبع:عصرارتباط